۰۵دی
یه پاییز زردُ، زمستون سردُ
یه زندون تنگُ، یه زخم قشنگُ
غم جمعه عصرُ، غریبی حصرُ،
یه دنیا سوال و تو سینم گذاشتی
جهانی دروغ و یه دنیا دروغ و
یه درد عمیق و یه تیزی تیغ و
یه قلب مریض و یه آه غلیظ و
یه دنیا محال و تو سینم گذاشتی
باز باران...اما کو ترانه؟؟؟
کو دو دست کودکانه؟؟؟
کو نگاه عاشقانه؟؟؟؟؟؟
کو سلامی بی بهانه؟؟؟
دل شکسته،قد خمیده،آخر دنیا رسیده.
بی کسی تنها رفیق است،
دلخوشی با ما غریب است.
چشم در چشمان باران.
هیچ کس جز او نمانده.
از میان جمع یاران باز باران.
باز هم دستخوش به باران.!!!!!!!!!