love-just-love

عشق-فقط-عشق

love-just-love

عشق-فقط-عشق

love-just-love

برترین وبلاگ عاشقانه در ایران

دنبال کنندگان ۳ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
پیام های کوتاه
تبلیغات
تبلیغات تبلیغات تبلیغات
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
  • ۳۰ ارديبهشت ۹۷، ۱۵:۴۲ - گرافیست ارشد
    سپاااااس
نویسندگان
ابزار ها
تبلیغات

۲۹۵ مطلب توسط «mahdi salmaninejad» ثبت شده است

۰۳شهریور


تو دل یه مزرعه یه کلاغی رو سیاه


هوایی شده بره پابوس امام رضا


اما هی فک میکنه اونجا جای کفتراس


آخه من کجا برم یه کلاغ که روسیاس


من که توی سیاهیا از همه روسیاترم


میون اون کبوترا با چه رویی بپرم


تو همین فکرا بودش کلاغه عاشقمون


یه دلش میگفت برو یه دلش میگفت بمون


که یهو صدایی گفت تو نترس و راهی شو


به سیاهی فک نکن تو یه زائری برو


من که توی سیاهیا از همه روسیاترم


میون اون کبوترا با چه رویی بپرم


mahdi salmaninejad
۰۳شهریور

من تو را آرزو نخواهم کرد

هیچگاه
تو را...
آنگونه
 دوست نخواهم داشت...
که
 زندانیم باشی...!
زندانبانی...
شغل مورد علاقه ام نیست...!
و از دید من...

زندان...
منفورترین مکان دنیاست...!
من...
تارهای افکار خویش نیز...

گسسته ام...!
چه برسد...

به تو...!!!
تو میتوانی پرنده باشی...
اما...

mahdi salmaninejad
۰۳شهریور

شعرهایی...!!!

.

که برایت


می نویسم...!!!

.

چاپ


نمیکنم...!!!

.

نمی فروشم...!!!

.

میگذارم


در کوزه...!!!

.

شرابی


شود...!!!

.

چند ساله...!!!

.

به وقت


دلتنگی...!!!

.

بنوشیشان...!!! 


عادل دانتیسم

mahdi salmaninejad
۰۲شهریور

آرایش ملایمی بکن

پیراهن دخترونه ای بپوش

از همون رنگابارنگـــــآ

کیک شکلاتی ای بـــــپز

منتظر بمون تا بیاد 

خسته که از سرِ کار اومد

حوصله ی هیچ کاریو نداره

اما تا تورو می بینه همینطور ماتِت می مونه

نمی دونه حرفی بزنه یا که بخنده

اما تو اصلا بهش فرصتِ هیچ عکس العملیو نده

بپَر توو بغلش

یه خدا قوت بهش بگو 

بعد برو سراغ ِشاهکاری که واسش دُرست کردی،

کیک شکلاتیو واسش بیار

اونم همونطور نیگات کنه

از همون نگاهایِ مردونه

مردونه ها مردونه .... !!!

بعد تو سرتو کج کنی

بگی 

چایی یا قهوه آقــــا ؟

اونم اداتو در بیاره

سرشو کج کنه

بگه قهوه بانـــو 

میری که بری آشپزخونه

یهویی صدات کنه

بگه اِی وای می دونی چی شد؟

با دل نگرونی،روتو برگردونی

بگی چی شد؟

نیگات کنه و 

دستاتو تو دستاش بگیره و

بگه:

آخیــش 

خستگیم در رفـــــت .


عادل دانتیسم

mahdi salmaninejad
۰۱شهریور

Adele: 

Skyfall: 


This is the end


این پایانه …


Hold your breath and count to ten


نفست رو نگه دار و تا ده بشمار


Feel the earth move and then


گردش زمین رو احساس کن و اونوقت ..


Hear my heart burst again


صدای قلبم رو دوباره میشنوی


For this is the end


برای این پایان ..


I’ve drowned and dreamed this moment


من غرق و مبهوت این لحظه شدم


So overdue, I owe them


و سر رسیدم . مدیون اونها شدم


Swept away, I’m stolen


از دستم در رفت .. من دزدیده شدم


Let the sky fall, when it crumbles


بذار اسمون سقوط کنه .. و از هم بپاشه


We will stand tall


ما با هم می ایستیم


Face it all together


با همه اینا رو به رو میشیم


Let the sky fall, when it crumbles


بذار اسمون سقوط کنه .. و از هم بپاشه

mahdi salmaninejad
۰۱شهریور

هیچ کار آسانی نیست

از " مـــردها " گقتن ...

از مردانی که

تمام ِ خستگی هایشان 

با یک نگاه ِ از سر محبت 

به " اوی ِ " زندگیشان برطرف می شود

هیچ کار ِ ساده ای نیست

مرد باشی و تمام ِ دل نگرانی هایت را

پشتِ یک لبخند ظاهری 

پنهان می کنی !

mahdi salmaninejad
۳۱مرداد

Britney Spears: 

He About To Lose Me: 


I’m touching hands with someone seriously beautiful


من دست های یکی رو با جدیت و زیبایی لمس میکنم


I feel it burning and I know I’m standing far too close


حس میکنم داره اتیش میگیره و من میدونم که خیلی نزدیکش ایستادم


I’m telling lies and if it shows I see that he don’t care


من دروغ میگم و اگه این نشون بده منم میبینم که اون اهمیت نمیده


I know he wants to take me home and get on outta here


من میدونم اون میخواد منو ببره خونه و منو از اینجا ببره بیرون


But I got someone Waiting at home


اما من یه کس دیگه رو گرفتم و تو خونه منتظرشم


He says he in love but lately I just don’t know


اون میگه اون عاشق شده اما اخیرا اون فقط نمیدونه


He don’t see me Or make me feel hot


اون منو نمیبینه یا احساس گرم بودنمو نمیسازه


Banging in the club with all my ladies and he don’t know that


صدای بلندی توی کلوب هست با همه ی دروغ های من و نمیدونه که چمه


[Chorus]


He about to lose ’bout to lose ’bout to lose me


اون داره از دست میده ، اون داره از دست میده ، اون داره منو از دست میده

mahdi salmaninejad
۳۱مرداد

من زندگی را دوست دارم

اما از زندگی دوباره می ترسم


دین را دوست دارم

ولی از کشیش ها می ترسم


قانون را دوست دارم

ولی از پاسبان ها می ترسم


عشق را دوست دارم

ولی از زن ها می ترسم


کودکان را دوست دارم

ولی از آیینه ها می ترسم


سلام را دوست دارم

ولی از زبانم می ترسم


من می ترسم

پس هستم


این چنین می گذرد روز و روزگار من

من روز را دوست دارم

اما از روزگار می ترسم


حسین پناهی
mahdi salmaninejad
۳۰مرداد

Adele: 

Day Dreamer: 


Daydreamer


خیال باف


Sitting on the sea


روی دریا بشین


Soaking up the sun


خورشید وخیس کن


He is a real lover


اون واقعاعاشقه

Of making up the past


ازساخته های(اتفاقات) گذشته


And feeling up his girl


ودخترش را حس میکنه


Like he’s never felt her figure before


مثل اینکه قبل ازاین اون هیچوقت این شکلی سرسخت ونمد مانند نبوده


A jaw dropper


کسی که خیلی حرف میزده


Looks good when he walks


اون وقتی راه میره خوب به نظر میاد


Is the subject of their talk


این موضوع صحبت اونها است


He would be hard to chase

اون سخت دنبال میکنه

mahdi salmaninejad
۲۹مرداد

لیلی

امروز ، سر خاکت من تو را بعد از 9 ماه و 7 روز ،دوباره دیدم . 

همان وقتی که داشتند لحد را روی صورتت می گذاشتند بالای سرت بودم ایستاده نه، نشسته نه، دست و پا می زدم زیر دست و پای مردم و خودم را با چنگ و دندان می رساندم بالای سرت . عاقبت صورتت را دیدم آن ریش بلند درویشی را هم که حتما 9 ماه و 7 روز است گذاشتهای ،دیدم .رنگ پریده بود مثل من گونه های من هم از 9 ماه و 7 روز پیش به این طرف دیگر گل نینداخته ،حالا یک صورت کشیده مهتابی دارم که چشم هایش را عمه فخری قسم خورده یکروز در می آورد . 

همان وقتی که آمده بودم خانه تان رویت خلعتی کشیده بودند و دورت پر از لاله های سبز بود، بوی مریم می دادی اما پنجره ها را باز گذاشته بودند. رفتم ، رفته بودم ، چه می گویم آمده بودم قبل رفتنت ببینمت مادرت گفت : «چشم هایم را در می آورد.» زیر پلکم هنوز – زخمی است ناخن می کشید بی محابا به صورتم چنگ می زد. پلکم لبهایم اما نه به چشم هایم دلش نمیرفت که دل تو را زخم بزند می دانم او هم می داند آبی چشم های غرقت کرد عاقبت. نگفتم دست و پا بزن بر و بگیر دستی را که دراز شد به سویت ، نگرفتی ، نگرفتی تامن گرفتم عاقبت دستی را که دراز شده بود به سویم نامحرم نبود محرم شدید . فکرکردم ریشت را می زنی ، کراوات می بندی ، آن کت و شلوار طوسی تیره ات را می پوشی می آیی می ایستی کنار درتالار و مهمان هایم را تعارف می کنی فکر می کردم عادت می کنی عادی می شوی برایت مثل دیگران همه همین را می گفتم از مادر خودم گرفته تا عمه فخری . آخرین باری که آ‌مده بود خانه مان می گفت : « چشمم کف پات شوهر کن ،‌بچه ام داره مثل شمع آب می شه» 

mahdi salmaninejad
برترین کال عاشقانه در ایران